تشنۀ حکمت
سه شنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۲:۰۳ ق.ظ
روزی حکیمی حال درویشی را پرسید.درویش گفت :امروز از فرط بی پولی کوزه سیصدساله ای را که مربوط به اجدادمان بود را فروختم و با آن نانی برای خوردن تهیه کردم.حکیم گفت: خداوند روزی تو را از سیصدسال پیش کنار گذاشته و تو هنوز ناسپاسی.
- ۹۴/۰۲/۰۱