با باران می بارم
دوشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۴۶ ب.ظ
به کوه
به جنگل
به دشت
حتی به تو
چترت را باز نکن
می بارم
با باران
نی نوای الهی
درآغاز کلمه بود . و آن نزد خدا بود ...
کلمات کلیدی
بایگانی
- خرداد ۱۳۹۹ (۱)
- بهمن ۱۳۹۸ (۱)
- اسفند ۱۳۹۷ (۱)
- بهمن ۱۳۹۷ (۱)
- دی ۱۳۹۷ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۷ (۱)
- شهریور ۱۳۹۶ (۱)
- مرداد ۱۳۹۶ (۱)
- خرداد ۱۳۹۶ (۲)
- تیر ۱۳۹۵ (۸)
- شهریور ۱۳۹۴ (۱)
- مرداد ۱۳۹۴ (۱)
- خرداد ۱۳۹۴ (۶)
- ارديبهشت ۱۳۹۴ (۱۰)
- فروردين ۱۳۹۴ (۸)
آخرین مطالب
-
۹۹/۰۳/۳۰همدلی
-
۹۸/۱۱/۲۱داستان هایی برای کودکان
-
۹۷/۱۲/۲۱درد کشیدن
-
۹۷/۱۱/۰۴« هنرعشق »
-
۹۷/۱۰/۱۶مفهوم رضا در عرفان اسلامی
-
۹۶/۰۶/۰۷حقیقتی به نام صوت
-
۹۶/۰۵/۱۸ضرورتِ فلسفه
-
۹۶/۰۳/۲۱عاشق پیشه گان
-
۹۶/۰۳/۱۱عشق ؛ زیر ساخت هستی
خیلی قشنگ بود
پاسخ:
خواهش میکنم 🙏
خواهش میکنم 🙏
:)
این در جواب کامنت شماست در وبلاگم:
دوست عزیز: هیچ آدابی و ترتیبی مجو / هر چه میخواهد دل تنگت بگو. کاش با این داستان آشنا باشید.
به نظر من مهم نیست که خدا واقعا تنهاست یا نه؟ مهم اون احساسیه که باعث ایجاد ارتباط میشه. هر آدمی از زاویه ی نگاه خودش خدا رو میشناسه. قرار نیست همه مثل شما نگاه کنن قرار هم نیست همه مثل من نگاه کنن ولی اینکه به نگاه کسی بگیم توهم به نظرم هم غیر اخلاقیه هم بی انصافی. اگه کمی نور خدا توی دلمون باشه میذاریم که آدمها با متر خودشون خدا رو اندازه کنن ولی فقط اندازه کنن و باهاش درگیر باشن. این خیلی بهتر از اینه که فراموشش کنن.
صادقانه میگم هیچوقت دوست نداشتم مثل شما خدا رو تجربه کنم
پاسخ:
درسته
درسته
خوشم اومد
یادم رفت بیام جوابشو ببینم
به نظر خودم کارغیراخلاقی نبود ، فک کردم شاید نقد و انتقاد مفید باشه ، چون تعریف و تمجید رو که همه میکنن ، منم کردم
اگه واقعا بهتون برخورد ، من عذرمیخوام
موفق باشید
سلام به سید بزرگوار و عزیز..
چندتا مطلب اخیرت رو خوندم..
اینکه در جستجویی و در راه هستی خیلی برام خوشاینده..
در مرحله ی طلب آدم پخته می شه...
مطالبت خوب بود...لذت بردم و بهشون فکر کردم
پاسخ:
سلام و درود
سلام و درود
ممنون استاد
فکر کردم قبلا لینکت کرده باشم ولی دیدم نیست پاک شده
مجددا لینکت کردم رفیق
پاسخ:
سپاس
سپاس
روحیه ی بخشنده ای به تظر میرسه