نی نوای الهی

درآغاز کلمه بود . و آن نزد خدا بود ...

نی نوای الهی

درآغاز کلمه بود . و آن نزد خدا بود ...

نی نوای الهی

زیبایی لذت قدرت
سرانجام شناخت کامل حقیقت است که تنها به سفر درونی ممکن است
در این سرای خاکی به چشم دل نظاره می کنیم عالم را تا پلی شود به سمت حقیقت نهایی هستی
بادا بدین سبب با حقیقت محقق جهان هستی آشنا شویم که برتر از هرچیز دیگر است

پیوندهای روزانه

عوامل ، نه علت!

کنترل ذهن

از موارد منفى مضر براى خود فرد و جامعه

(القائات و وسوسه هاى جن و انس)

داشتن آرامش درونى و روانى

تمرکز حواس

اینکه هر کارى که انجام مى دهى در همان لحظه تمام توجهت معطوف به آن کار باشد

تفکر در تصمیمات و کارها و مسائل و مشکلات

داشتن هدف و علاقه و عاطفه و وجدان در زندگى

(عشق) 

بردبارى :

صبر و شکیبایى و تاب و تحمل داشتن

روحیه خستگى ناپذیرى و پیگیرى

جستجوى لذت والاتر و ناب و اطمینان و یقین و امنیت



  • سیدعلی رضوی فرد

    دوباره و دوباره روح آدمى خود را به خود فرا مى خواند از تمام شریان هاى تن

  زیستن در خلوت خویش ، همچنان که در خلوتى دیگر 

  همچنان که در زندگى اى دیگر ، همچنان که در این زندگى 

تا آن جا که مى تواند ، با رهایى روح از زنجیر تن

   رساله فایدون

  • سیدعلی رضوی فرد

   چون قلم اندر نوشتن مى شتافت

   چون به عشق آمد قلم در خود شکافت

   عقل در شرحش چو خر در گل بخفت

   شرح عشق و عاشقى هم عشق گفت

   از براى حق صحبت سال ها

   بازگو حالى از آن خوش حال ها

   تا زمین و آسمان خندان شود

   عقل و روح و دیده صد چندان شود

  • سیدعلی رضوی فرد

 آنها که آرزومندند آدمیت خود را بپرورانند نخست ذهن خود را اصلاح مى کنند.

  آنها که خواستار اصلاح ذهن خویش اند ، نخست به صمیمیت نیات خود مى پردازند.

  آنان که خواهان صمیمیت نیات خویشتن اند ، نخست دانش خود را بسط مى دهند.

  گسترش دانش بسته به بررسى امور است. چون دانش گسترش یابد ایمنى نیت به دست مى آید.

  و چون ذهن اصلاح شود ، آدمیت پرورانده مى شود.

  به اعتقاد او وحدت همه ى چیزها در پیوند دو قطب مقابل ایثار خویشتن و خویشتن دوستى که یکى است ،هستند.


او محتاطانه از وضع کردن قاعده اجتناب مى کرد، زیرا که معتقد بود هیچ عقیده اى که شخص دیگرى مقرر کرده باشد نمیتواند انسان را از وظیفه ى تفکر فردى معذور دارد.

  • سیدعلی رضوی فرد

   رنج از رنگ مى آید...

کشمکش حاصل آرزوست ،آرزوست که شهوت و نفرت و وابستگى مى آورد.

رهایى از خواسته ها ضرورى است، زیرا جز آن نابخردى که مانع از درک حقیقت مى شود ،هیچ نیست.

  همچنین خواسته دوگانگى مى آفریند که موجب جدایى ذهن و عین و سبب کشمکش میشود.

 " بودا "

  • سیدعلی رضوی فرد
man isn't honest who seeking lust
  • سیدعلی رضوی فرد

 دنیا نیست الا سفال فانی و آخرت زر باقی است:

چون دانستی که ماهیت دنیا فساد و تباهی است و به قطع و یقین نابود میشود

چنانچه در اکنکار آمده : روزی هزاران هزار سال از اکنون آسمان ها و زمین نابود خواهند شد...

پس ازینجامعلوم گشت که همانا هرکس به دنیا دل ببندد ، به امر فاسد و فانی دل بسته و هر که از آن چشم پوشی کند به خدا و یا به آخرت و عوالم دیگر دل ببندد البته برایش بهتر است

و از برای همین در یونان قدیم  فرزندان آدمی را میرندگان می خواندند ، چه آنکه هر جسمی می میرد و تباه می شود

و انسان متشکل از جسم و روح است چنانکه مى دانى

پس نفس و روحت را باش چنان که سقراط گفت

 به لذایذ و علائق و آرزوهای بدنی نپرداز و بدانها بها نده ، بلکه با درون نگری به خود بیندیش .

  • سیدعلی رضوی فرد

چون مطلق عشق خواهم، به سنگ هم توانم عشق ورزیدن

از آنکه به خدا دست آویزم، معطل نمانم

  • سیدعلی رضوی فرد
بهشت جاودانى بدین عمل روزى چند اندک نیست.به نیت نیکوست. حسن بصرى
  خواجه ى انبیا علیهم السلام مى فرماید:ان الله لاینظر الى صورکم الحدیث
کار  به صورت نیست بلکه به نیت:
کما قال علیه السلام ؛ یحشر الناس على نیاتهم
  • سیدعلی رضوی فرد
باشد که من درتلاش براى رساندن بالاترین یاریها به همه ى زیوندگانى که ادراک دارند، همواره آنان را گرامى دارم.
 باشد که در پیوند با دیگران خود را از همه پست تر شمرده و در ژرفاى دلم، آنان را از خود برتر دانم.
 باشد که در همه حال ذهن خویش را وارسى کرده و همین که وهم و دروغ بدان راه یافت و مرا و دیگران را به خطر افکند، استوارانه با آن رویارویى کرده و دورش سازم.
 باشد هنگامى که به شروران برخوردم و فشار غم و گناه خشونت بار دلم را به درد آورد ، این نادران را،چنان که گویى به گنجینه اى باارزش دست یافته ام،گرامى دارم و به ایشان مهرورزم.
 باشد هنگامى که دیگران از روى رشک یا بدرفتارى و ناسزاگویى و ماننداین ها با من برخورد کردند ،رنج شکست را به جان خریده و پیروزى را پیشکش ایشان سازم.
 باشد که هرگاه به کسى درنهایت نیکخواهى یارى رساندم و او مرا به سختى رنج داد و آزرد ،به او چون پیر راهنماى متعالى خویش بنگرم.
 باشد که از هر راهى که امکانپذیر باشد، به همه ى مادرانم بهره رسانده و به ایشان نیکبختى ارزانى دارم، باشد که در نهان رنج و تیره بختى مادران را به خود پذیرم.
 باشد که از همه ى  وابستگی ها برکنار مانده  و از رنج کشیدن رها گردم.
 راه  این است: نوع دوستى بى پایان
  • سیدعلی رضوی فرد